تربیت کودک برای هر فرد تحت هر شرایطی آسان نیست. کمبود وقت، توان و امکانات مالی، میتواند باعث شود که در بسیاری مواقع احساس کنید قدری تحت فشار و دلواپس هستید. ولی اگر علاوه بر این مشکلات، فرزندتان هم از ناهنجاریهای رفتاری رنج ببرد، این وضعیت شما را دشوارتر میکند.
در بخشی از کتاب ناهنجاریهای رفتاری کودکان میخوانیم:
به فرزند خود کمک کنید که مسائل را از زاویه دید دیگران ببیند. بعنوان مثال شما ممکن است به او بگویید، "تو فکر میکنی خواهرت در این باره چه احساسی دارد؟"، "تو خودخواهی، هیچوقت به فکر کس دیگری نیستی".
با دادن اطلاعات ساده کمک کنید، بعنوان مثال بجای اینکه بگویید "چند بار باید به تو بگویم که جیغ نزنی؟" سعی کنید بگویید "صدایت بیش از حد بلند است. این گوش مرا اذیت میکند".
منظور خود را با یک کلمه یا جمله ساده بگویید، بعنوان مثال، "به آرامی!"، بجای گفتن یک جمله بلند که در آن ممکن است منظورتان گم شود.
درباره آنچه احساس میکنید حرف بزنید. بجای اینکه بگویید، "خودت را از من آویزان نکن!"، بگویید "من دوست ندارم کسی گردنم را بکشد. من دوست دارم کسی من را آرام بغل کنه".
در بخشی از کتاب ناهنجاریهای رفتاری کودکان میخوانیم:
به فرزند خود کمک کنید که مسائل را از زاویه دید دیگران ببیند. بعنوان مثال شما ممکن است به او بگویید، "تو فکر میکنی خواهرت در این باره چه احساسی دارد؟"، "تو خودخواهی، هیچوقت به فکر کس دیگری نیستی".
با دادن اطلاعات ساده کمک کنید، بعنوان مثال بجای اینکه بگویید "چند بار باید به تو بگویم که جیغ نزنی؟" سعی کنید بگویید "صدایت بیش از حد بلند است. این گوش مرا اذیت میکند".
منظور خود را با یک کلمه یا جمله ساده بگویید، بعنوان مثال، "به آرامی!"، بجای گفتن یک جمله بلند که در آن ممکن است منظورتان گم شود.
درباره آنچه احساس میکنید حرف بزنید. بجای اینکه بگویید، "خودت را از من آویزان نکن!"، بگویید "من دوست ندارم کسی گردنم را بکشد. من دوست دارم کسی من را آرام بغل کنه".