در بین النهرین از لوحه های گلی ، در مصر (1838 ق.م) از پاپـیروس ، در چین از حکاکی بر روی لوحه های چوبی و نمد با قلم مو و پارچة ابریشمی ، این منظور را عملی می کردند.با توجه به اینکه صنعت ، نمد ما لی در خاور دور سنّت و متداول بود، فردی چینی به نام تسائی لون (105 میلادی) از قطعات کهنه و اضافی ابریشم ، خمیر و بعد ورقههایی به صورت نمد درست کرد و از آن به کمک قلم مو برای نقاشی و نوشتن استفاده کرد و بعد به جای ابریشم ، چوب خیزران و درخت توت را بکار گرفت. در حقیقت باید او را اولین مخترع کاغذ در دنیا دانست.
در ایران فعالیت کاغذ سازی اولین بار با تأسیس کارخانه مقواسازی و با استفاده از کاغذهای باطله درسال 1313 شمسی در کرج شروع شد و حدود 15 سال است که با تأسیس دو کارخانه کاغذ سازی پارس در هفت تپه خوزستان و کارخانه چوب و کاغذ ایران (چوکا) در گیلان ، به صورت یک تکنولوژی مدرن و پیشرفته درآمده است.
کاغذ و مقواسازي، صنعتي سرمايهبر است و زمان لازم براي بهکارگيري فرايندهاي جديد در آن عموماً بسيار زياد است. با اين شرايط، تعويض تجهيزات پرهزينه فقط هنگام بازسازيهاي عمده و راهاندازي خطوط توليد جديد صورت ميگيرد.
تاکنون تنها تعداد اندکي از کاربردهاي فناورينانو در صنعت کاغذ به کارگرفته شده است که يکي از مشهورترين آنها استفاده از نانو/ ميکرو ذرات (سيليکاي کلوئيدي، هيدروکسيد آلومينيوم کلوئيدي) به صورت ترکيب با پليالکتروليتهاي کاتيوني است. کليه اين فناوريها از دهه80 آغاز و محصولات جديد، در دهه 90 توسعه يافتنهاند. ديگر فناوريهاي در حال توسعه شامل استفاده از حفاظهاي نانوکامپوزيتي براي استفاده در بستهبندي غذا و عايقهاي روغن و چربي است.
فناورينانو را ميتوان پل ارتباط ماشينآلات کاغذسازي و ساير تجهيزات فرايندي به شمار آورد. ميتوان نانوفيلتراسيون را در تصفيه آبهاي فرايندي (مورد استفاده در ماشينها و دستگاههاي آسيابي توليد کاغذ و مقوا) به كاربرد و از نانوروکشهاي ضدخش براي توليد پرسها و نيز ساخت اجزاي مختلف ماشينآلات کاغذ سازي استفاده كرد.
40 درصد از کاغذ و مقواي توليدي اروپا در بستهبندي بهکار ميرود. نقش مواد کاغذي اساساً استحکام بخشيدن به بستهبندي و در درجه دوم ايجاد ظاهري زيبا براي آن است. روکش بستهبنديهاي استاندارد کاغذي را ميتوان با استفاده از ترکيب فناوريهاي مختلفي مانند لايهلايه سازي/ اکستروژن (lamination/extrusion)، متاليزاسيون(metallization) و روکشدهي انتشاري (dispersion)، به دست آورد. روکشدهي انتشاري مقوا، روشي است که ميتوان بهطور توأم با روش لايهلايه سازي/ اکستروژن بهکار برد. اگرچه روکشدهي انتشاري به شيوه سنتي، با قابليت توليد انبوه است، اما براي توليد مناسب نيست. هم اکنون پيشنهادهاي جديد در مورد روش روکشدهي انتشاري مانند روکشدهيهاي خشک و روشهاي پلاستي سُل (Plastisol) در حال توسعهاند. روکشهاي رنگدانهاي به صورت سنتي و قالبزني سطحي از جمله روشهايي است که به دليل برخي ويژگيهاي خاص حفاظتي براي بستهبندي مواد استفاده ميشود.
قابل ذکر است که در صورت استفاده از نانوکامپوزيتهاي پايه رسي در غشاءها و روکشها، خواص محافظتي بسيار مطلوب و پيشرفتهاي به دست ميآيد که اين مقوله هماکنون بخش مهمي از فعاليتهاي تحقيق و توسعه را به خود اختصاص داده است.
بستهبندي هوشمند نيز از زمينههاي بسيار مهم تحقيق و توسعه است. با ورود خصوصيات هوشمند به فرايند چاپ، مثلاً با استفاده از جوهرهايي که عملکردهاي دلخواهي را به کاغذ ميبخشد، توليد مواد بستهبندي مناسب، امکانپذير خواهد بود. در حال حاضر، چندين فناوري براي ايجاد ويژگيهاي جديد در محصولات کاغذي، مانند تعبيه انواع مختلف آشکارسازها بر روي محصولات کاغذي، با استفاده از فناوريهاي چاپ مدرن با همراه جوهرهاي ويژه و پليمرهاي رسانا، در حال بررسي است.
چالش ها
با شرايطي که بدان اشاره شد، صنعت کاغذ با چالشهايي روبهرو است که در زير به برخي از آنها اشاره ميشود:
کاهش مقدار مواد خام و افزودنيهاي مورد نياز براي دستيابي به ويژگيهاي مورد نياز در کاغذ؛
بسط حوزه کاربرد کاغذ از طريق جزء جزء کردن فيبرها؛ و فناوري لايهبندي صفحات؛
اصلاح شيوه تشکيل، نگهداري و کنترل مواد زائد آنيوني از طريق افزودنيهاي جديد به کاغذ؛ و کنترل خواص و مشخصههاي سطحي فيبرها؛
توسعه فناوريهاي روکشدهي ساختاري به منظور چاپ بهبود يافته و افزايش کارکرد سطوح کاغذي؛توسعه روکشهاي محافظ براي افزايش مقاومت مقوا در برابر آب، چربي و گاز؛ ايجاد ابزارهاي هوشمند شامل حسگرها و الکترونيک مولکولي براي خدمات بستهبندي و سيستمهاي منطقي؛ حصول بازارهاي جديد براي کاغذ؛ و برچسبگذاري به منظور تسهيل روند اصلاح و بازيافت فيبرها.
فرصتهاي فناورينانو
پيوندزني فيبرها با ماکرومولکولهاي طراحي شده
اخيراَ راهبردهاي پليمريزاسيون به گونهاي گسترش يافتهاند که ساخت پليمرهاي مجزا و يا ترکيبي با ساختارهاي کنترل شده، دقيق و بدون نقص را امکانپذير نمودهاند. سنتز پلي آمينو اسيدها و يا پروتئينها و پپتيدهاي مصنوعي با استفاده از روشهاي بازسازي شده، پليمريزاسيون حلقه گشايي (ring-opening) لاکتونها و لاکتيدها، و پليمريزاسيون راديکالي کنترل شده مونومرهاي وينيل مانند پليمريزاسيون (ATRP) و پليمريزاسيون RAFT از آن جملهاند. با اين روشهاي جديد، سنتز زنجيرههاي پليمري با ساختار مولکولي مشخص، امکانپذير ميشود. به عنوان مثال ATRP را ميتوان براي پيوند زدن مونومرهاي وينيل به سطوح سلولزي، که بهوسيله آغازگرهاي محدود کننده سطح مانند برومواسترها فعال شدهاند، بهکار برد.
ینک دانلود و خرید پایین توضیحات:
*دسته بندی :ورد
*نوع فایل : doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
*تعداد صفحه23 صفحه