عنوان: دانلود تحقیق مفهوم اخلاق در خانواده
فرمت: Word قابل ویرایش
فرمت: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 21
قسمتی از متن
تعريف اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مىكند، ملكاتى كه مربوطبه قواى نباتى و حيوانى و انسانى اوست، به اين غرض بحث ميكند كه فضائل آنها را از رذائلشجدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، وكداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بيارايد، واز رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملىخود را به كمال برساند.
فلاسفه اخلاق تاكنون، به پيروى از ارسطو، اخلاق را به ملكات راسخه در نفس كه در اثر تكرار عمل حاصل مىشود تفسير كردهاند. و از آنجا كه منشا اعمال و رفتار انسان قواى نفسانى اوست، هماهنگ با تنوع و تعدد قواى نفسانى، فصول اخلاق را به اقسام متنوعى تقسيم كردهاند. آنان مىگويند: قوايى كه در پيدايش فعال و به دنبال آنها ملكات انسان مؤثر هستند سه دستهاند: 1 - قوه عقليه. 2 - قوه شهريه. 3 - قوه غضبيه. هر يك از اين قواى سه گانه، رفتارها و كردارهاى ويژهاى طلب مىكنند و نيز به ترتيب اولويت اين قوا، به بررسى اعمال و رفتار انسان مىپردازند. و علماى اخلاق اسلامى هم غالبا به پيروى از ارسطو كم و بيش همين تقسيم بندى را رعايت كردهاند.
اكنون، در ارتباط با تقسيم فوق دو سؤال قابل طرح است كه دقت در آنها در جاى مناسب خود قابل ملاحظه خواهد بود: نخست آنكه آيا تقسيم قواى نفس به اين سه قوه درست است و آيا مىتوان قواى نفس را در اين سه خلاصه كرد؟ دوم آنكه تقسيم اخلاق و رفتار و ملكات اخلاقى بر اساس تنوع قواى نفسانى آيا مىتواند مطلوب باشد و يا اينكه بهتر است روش ديگرى براى تقسيم آنها پيدا كنيم؟
مىتوان گفت: هر دو مطلب فوق تا حدى قابل مناقشه است و ما مىتوانيم در اين زمينه تقسيمات ديگرى ارائه كنيم كه مبتنى بر تنوع قواى نفس نباشد و يا تقسيماتى كه مبتنى بر قواى نفس باشد; ولى، قواى نفس را در اين سه قوه منحصر نكنيم و تعداد بيشترى از قوى نفس و تنوع ظريفترى از آنها را اساس كار خود و ريشه تقسيم رفتارها و ملكات اخلاقى قرار دهيم چنانكه به يارى خداوند بزودى مطرح خواهيم كرد.
از نظر ما موضوع علم اخلاق اعم از ملكات نفسانى است كه فلاسفه اخلاق تاكنون به عنوان موضوع علم اخلاق بر آن تاكيد داشتهاند و چنانكه قبل از اين گفتهايم: موضوع اخلاق اعم از ملكات اخلاقى است و همه كارهاى ارزشى انسان را كه متصف به خوب و بد مىشوند و مىتوانند براى نفس انسانى كمالى را فراهم آورند يا موجب پيدايش رذيلت و نقصى در نفس شوند، در بر مىگيرد و همگى آنها در قلمرو اخلاق قرار مىگيرند.
چنانكه به نظر ما قرآن كريم و روايات نيز اين سخن را تاييد مىكنند. بنابراين، مىتوان گفت: موضوع اخلاق، موضوع وسيعى است كه شامل ملكات و حالات نفسانى و افعالى مىشود كه رنگ ارزشى داشته باشند.
اكنون، پس از روشن شدن حد و مرز موضوع اخلاق، مىتوانيم به عنوان طرح بررسى و روش مطالعاتى آن، تقسيمات گوناگونى را، بر اساس تنوع قواى نفس يا به صورت ديگرى، ارائه دهيم تا در سير مطالعاتى و تحقيق، نقاط ورود و خروج و تسلسل منطقى مباحث را روشن كند.
و...