مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو)سبکهای اسنادی
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مفهوم اسناد
مفهوم اسناد یکی از موضوعات محوری و مهم روانشناسی اجتماعی در حوزه انگیزش است که افرادی چون هایدر - Hider, F.
(1985) نیز در شکل گیری آن نقش بسزایی داشته اند. در واقع واکنش افراد به موقعیت ها متاثر از برداشت و ارزیابی شناختی آن ها از موقعیت ها است که سبک اسناد نامیده می شود. سبک اسناد هر فرد، در دوره کودکی شکل می گیرد و در صورتی که تغییری از خارج از فرد بر آن اعمال نشود تا آخر عمر پابرجا می ماند. هدف از نظریه اسناد روشن کردن این مساله است که افراد در تلاش برای توجیه رفتارهای خود از چه قواعدی استفاده می کنند و چه خطاهایی را مرتکب می شوند. انسان ها همواره برای توجیه پیامد رفتار خود به تحلیل روابط علت و معلول نمی پردازند و بسیاری از رویدادهای قابل پیش بینی نیازی به اسناد ندارند زیرا موفقیت و شکست مورد انتظار، پیامد های پیش بینی شده ای هستند. اما وجود ناهمخوانی میان پیامدهای مورد انتظار با پیامدهای واقعی منجر به ایجاد حالت ناخوشایند تردید و دودلی می شود که افراد با متوسل شدن به سبک های اسنادی برای رفع این احساس تلاش می کنند. از این رو نظریهای که در دو دهه اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است شیوه اسناد رویدادهای تنش زا توسط افراد است که می تواند نقش مهمی در سلامت جسم و روان فرد داشته باشد (سلیگمن، 2005).
شکل گیری سبک اسناد
دو سال اول زندگی، زمان خروج از درماندگی است. نوزاد موجودی کاملاً ناتوان و بیاراده است. همین که گریه میکند مادر به سراغ او میآید، ولی او بر زمان آمدن مادر
کنترلی ندارد. در سه ماهه اول زندگی بازوها و پاهایش را با اینکه حرکات اساسی ندارند کنترل میکند و خیلی زود حرکت بازوها و بعد گریه کردن اختیاری میشود. این زمانی است که نوزاد متوجه میشود هر زمان که مادرش را بخواهد باید گریه کند. اولین و دومین سال زندگی به کنترل فردی، راه رفتن و صحبت کردن سپری میگردد. در این دو سال برای ایجاد تواناییهای مختلف تلاش فراوان صرف می شود. نوپایان به موانع لگد میزنند و اگر تلاش آن ها بیهوده باشد اصرار میورزند و خوشبختانه زود درمانده نمیشوند. در سنین پیش از دبستان، اعمال سلطه جویانه، به منزله مخزنی است که خوشبینی کودکان در آن شکل میگیرد. زمانی که کودکان وارد مدرسه میشوند، روش ها و شیوه های پرورش فرزندان خوشبین، به جای اعمال سلطهجویانه، به نحوه تفکر کودکان ربط پیدا میکند. به خصوص در مواقعی که آنها شکست بخورند. در سنین مدرسه، کودکان سعی میکنند تا از علل وقایع آگاه شوند. آنها درباره موفقیتها و شکستهای خود و در خصوص اینکه چه میتوانند بکنند تا شکست را به موفقیت تبدیل سازند، نظریههایی در ذهن خود میپرورانند. این نظریهها، مبنای خوشبینی اساسی یا بدبینی اساسی (سبک اسناد) را در آنها تشکیل میدهد. با فرارسیدن بلوغ، دیدگاه نوجوان درباره جهان، شکل قطعی تری به خود می گیرد (سلیگمن، 2005). از نظر سلیگمن، بدبینی شباهت زیادی به درماندگی آموخته شده و مکان کنترل. locus of control
بیرونی دارد. خوشبینی هم به خوداثرگذاری و مکان کنترل درونی شباهت دارد (گلستانی بخت، 1386).
سلیگمن(2005) خوشبینی را به جای یک صفت شخصیتی گسترده، به عنوان نوعی سبک اسناددر نظر می گیرد. از این