مبانی نظری و ادبیات تحقیق هیجان و تنظیم هیجان

عنوان: پیشینه تحقیق هیجان و تنظیم هیجان

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 34

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

منابع کامل

ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.



قسمتی از متن:

راه کارهای تنظیم هیجان


درخصوص راهکارهای مختلف تنظیم هیجان، در مبانی نظری و تحقیقات پیشین، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. راهکارهای متمرکز بر پیشایند و پاسخ گروس (2007) که ذکر شد، یک نمونه معتبر از این دیدگاهها می باشد. برخی دیگر از محققان همچون گرنفسکی[1]، کریج[2] و اسپین هاون[3] (2001)، راهکارهای شناختی تنظیم هیجان را مطرح ساختند که شامل موارد زیر است:

سرزنش خود[4]: بدین معنا که فرد، خود را در تجربیات تلخ مسئول و مقصر می داند و به شدت گرفتار احساس گناه است. این احساس گناه بالا ممکن است منجر به بیماری های روانی همچون افسردگی گردد. بررسی ها نشان می دهد که سبک های اسنادی در سرزنش خود دخیل است و می تواند سرزنش خود در سطح رفتاری با بازده مثبت در عملکرد همراه شود (همان منبع).

سرزنش دیگران[5]: این مفهوم مبتنی بر این فکر است که دیگران مسئول و مقصر اتفاق بدی هستند که برای فرد رخ داده است. مطالعات نشان داده اند که سرزنش و مقصر دانستن دیگران با بهزیستی هیجانی ضعیف همراه است و در سطح عملکردی با مشکلات رفتاری همراه می شود. سرزنش خود و دیگران مبتنی بر نحوه اسناد فرد به درونی، باثبات و کلی بودن علیت تجارب و وقایع (بخصوص وقایع منفی) می باشند (گرنفسکی و همکاران، 2002).

پذیرش[6]: این موضوع بر پذیرش رویداد و تجربه تلخ و کناره گیری از آنچه روی داده است، دلالت دارد. پذیرش یک راهبرد مقابله ای است که رابطه مثبتی با خوش بینی و عزت نفس و رابطه منفی با میزان اضطراب فرد دارد. اگرچه خود فرایند پذیرش، خوب است اما برای بسیاری از وقایع، سطوح خیلی بالای پذیرش می تواند نشانگر نوعی از کناره گیری حسی شود و به احساس عدم توانایی در تاثیرگذاری روی وقایع منجر گردد.

نشخوار ذهنی[7]: این مفهوم به معنای تفکر مداوم فرد به احساسات و تفکرات همراه با اتفاق ناخوشایند بدون اقدام موثر در جهت اصلاح محیط بلاواسطه دلالت دارد. پژوهشها نشان داده اند که شیوه مقابله ای نشخوار ذهنی با سطوح بالای افسردگی همراه است و البته این نحوه تفکر تا حدی هم می تواند به مقابله با شرایط تنیدگی زا کمک کند (گرنفسکی همکاران، 2001؛ گرنفسکی و همکاران، 2002).

توجه مثبت مجدد[8]: این مفهوم به معنای فکر کردن درباره وقایع مثبت به جای منفی می باشد. تحقیقات نشان داده اند که این راهبرد به خودی خود تاثیر مثبت روی سلامت روانی انسان ها دارد؛ اما به کارگیری این راهبرد در سطوح بالا می تواند به عنوان ترک رابطه روانی محسوب گردد. گمان بر این است که این راهبرد در کوتاه مدت یاری دهنده و در طولانی مدت مانع از مقابله سازنده با رویداد های منفی گردد.

توجه مجدد به برنامه ریزی[9]: این روند به تفکر درباره ی برنامه هایی که برای مداخله در رخدادهای منفی یا تغییر موقعیت اشاره دارد طرح ریزی می شود. این راهبرد لزوماً یک راهبرد مقابله شناختی مثبت است. این راهبرد متمرکز بر عمل است بدین معنا که صرفا شناختی نیست بلکه همراه با عمل می گردد و رفتاری حقیقی به دنبال دارد. توجه مجدد به برنامه ریزی میان مقابله مواجهه ای (تلاش پرخاشگرانه برای مقابله با موقعیت) و حل مسئله برنامه ریزی شده تمایز قائل می شود. حل مسئله برنامه ریزی شده شامل دو مولفه است؛ الف) شناختی: رویکرد تحلیلی به مسئله داشتن ب) رفتاری: تلاش رفتاری برای تغییر موقعیت. این راهبرد همچنین ترکیبی است از دو حوزه از مقابله مسئله محور: الف) حوزه رفتاری (مقابله فعال) ب) حوزه شناختی (برنامه ریزی). بنابراین این راهبرد در هم آمیزنده ی عناصر شناختی و رفتاری است، با خوش بینی و عزت نفس رابطه مثبت و با اضطراب رابطه منفی دارد.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

پروژه اماده-فایلستان دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید